عاشق نورهای رنگی

ساخت وبلاگ


روز پنچ شنبه ای بود و طبق روال این ترم، سه تا کلاس نظری تا ظهر داشتیم. تو فاصله رست یک ساعته بین دو تا کلاس با مژگان و زهرا دور هم نشسته بودیم و مثل همیشه به شدت خواب مون میومد و از گرسنگی غر می زدیم. خیلی نگذشت که آتیش کردیم و رفتیم بیرون بلکه هم خوابمون بپره و هم چیزی بخوریم. صبحانه مون شد چای ماسلا و نیمرو و سوسیس تخم مرغ. همه می دونند دیگه وقتی چندتا دختر با ظاهر رسمی  و چشم های پف کرده صبح توی کافه اند یعنی دانشجو اند و  صبحانه شون را سریع راه می اندازند. :)

Location: Isfahan, Bahar Narenj Cafe (where is here?)

انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 133 تاريخ : چهارشنبه 12 دی 1397 ساعت: 12:52